خلیج فارس


فرصتی که در جعل نام خلیج فارس می‌سوزد! + تصاوير


با اتخاذ این تاکتیک جعل نام خلیج فارس به نفعمان تمام خواهد شد! بدین ترتیب بدون

کوچک‌ترین حرف و حدیثی می‌توانیم که هم حقانیتمان را ثابت کنیم و هم یک تیر و

چند نشان کرده و به اهداف دیگرمان برسیم؛ کافی است عده‌ای را مامور یافتن ا

شتباهاتی کنیم که دست بر قضا کم هم نیستند و بعد از آن به مراجع بین المللی

و دادگاه‌های جهانی شکایت ببریم تا...

جعل نام خلیج فارس در دهه‌های اخیر بار‌ها مورد اعتراض واقع شده تا جایی که

سازمان ملل متحد تا کنون پنج بار طی ادوار مختلف، بر رسمی بودن نام «خلیج فارس»

تاکید کرده و علاوه بر آن، از هیات‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی

به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل «خلیج فارس» استفاده نمایند.

به نظر شما این موضع گیری قاطع از کجا نشات گرفته است؟

از زمان روی کار آمدن جمال عبدالناصر در مصر و بروز تفکرات پان عربیسم م

وجی در میان کشورهای عربی منطقه به راه افتاد که تا بروز چند جنگ -

مانند جنگ تحمیلی علیه کشورمان- ادامه یافت و اثرات سو آن هنوز هم

قابل مشاهده است؛ تفکراتی بر مبنای برتری نژادی که چون معادل خارجی نداشت،

ناگزیر از جعل شد؛ غافل از آنکه زمان آخال‌ها و ترکمانچای‌ها گذشته است.


بعد از کتیبه‌های بدست آمده از آشوریان که خلیج فارس را رود تلخ می‌خواندند،

داریوش هخامنشی خلیج فارس را دریایی می خواند که از پارس می‌گذرد؛

البته نسبت دادن یک اسم تاریخی به یک منطقه خاص جغرافیایی با استفاده ا

ز نقشه بسیار راحت‌تر است حتی اگر نقشه چیزی شبیه این اسب

بالدار نقاشی شده باشد که ابن بطوطه نسبت داده می‌شود!

بدین ترتیب مناقشه‌ای بزرگ آغاز شد که یکی از شاخص ترین‌های آن، ت
غییر نام آبراهی

بود که نخستین نشانه‌های بشر در نزدیکی آن کشف شده است و به عقیده برخی

گهواره تمدن جهانیان محسوب می‌شود؛ خلیج فارس که در زبان انگلیسی

پرشین گلف (Persian Gulf) نامیده می‌شود و در کتب تاریخی سینوس

پرسیوس (Sinus Persicus) خوانده شده است.

دستمایه این جعل هم استدلالاتی نیم‌دار بود که‌گاه جمعیت ساکنان حاشیه

این دریا یا تعداد کشورهای عرب زبان مجاور را محل برتری می‌دانست و‌گاه از

حق انسانی برای نامگذاری محیط زندگی به سلیقه خود سخن به میان می‌آورد

غافل از اینکه با این دست استدلال‌ها، می‌بایست نام دریای عمان و دریای عرب

خیلی پیش تغییر می‌کرده و مثلا اقیانوس آرام می‌بایست دست کم به تعداد

کشورهای حاشیه‌اش اسم می‌داشته!




خلیج فارس در بسیاری از نقشه های قدیمی به شکل مستطیل ترسیم شده است.

این ماجرا زمانی بحرانی می‌شود که پای دلارهای نفتی و سفارش جعل به میان آمده

و سایر اغراض سیاسی هم در آن تاثیر می‌گذارد؛ بدین ترتیب، ماجرا رنگ یک نوع تجارت

سیاه به خود می‌گیرد و برخی حاضر می‌شوند که شرافت حرفه‌ایشان را به دلار بفروشند

و اینجاست که حتی نشریه‌های معتبری چون نشنال جئوگرافیک هم به کمک جاعلان می‌آیند

و از نام جعلی به جای خلیج فارس بهره می‌گیرد تا موجی از اعتراضات ایرانیان در سطح

جهان به راه بیافتند که تا کنون سابقه نداشته است.

این در حالی است که گسترش روز افزون امکاناتی چون اینترنت سبب ب
روز

واکنش‌های سریع به ماجرا می‌شود و پیش تازی مردمی کار را به جایی

می‌رساند که سرانجام پیشنهادی که در وبلاگ‌های مختلف مطرح می‌شد، جامه

عمل بپوشد و روز ملی خلیج فارس شکل بگیرد. روزی که از بین سه گزینه ۱- ۹ آذر

(برگشت سه جزیره به مام میهن) ۲- ۲۹ اسفند (روز ملی شدن نفت) ۳- ۱۰

اردیبهشت (روز اخراج پرتغالی‌ها از خلیج فارس)، به انتخاب مسئولان و پس از

نظر سنجی با مقبول‌تر ارزیابی کردن سالروز اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز،

در دهم اردیبهشت هر سال گرامی داشته می‌شود.


نقشه با متن انگلیسی در ژاپن




دو نقشه اروپایی  با نام خلیج فارس




نقشه هلندی


نقشه فرانسوی
نقشه‌های قدیمی گوناگونی در سراسر جهان نگهداری می‌شود که هرچند گاه ب

ه زبان محلی نوشته شده، اما خلیج فارس را در بر می‌گیرد؛ اینجاست که

خلیج فارس و خلیج پارس یکسان می‌شود!

از اخراج پرتغالی‌ها تا جزایر سه گانه

با توجه به اتفاقات اخیر و گستاخی برخی مقامات کشورهای حاشیه جنوبی

خلیج فارس نسبت به سفر رئیس جمهور کشورمان به جزیره ابوموسی،

شاید به نظر برسد که سالروز اخراج پرتغالی‌ها در رده دوم اهمیت نامگذاری

این روز ملی قرار داشته اما کافی است که کمی در ماجرا دقیق‌تر شویم

تا به اتفاق بزرگی که در پس نامگذاری روز ملی خلیج فارس قرار دارد پی ببریم:

هنگامی که امام قلی خان، امیر فارس و سپهسالار ایران به سمت قشم

لشکر کشی کرد، چه بسا از این نکته اطلاع نداشت که استثمار هند نه به

دست انگلیسی‌ها، بلکه از پرتغالی‌ها آغاز شده بود و این کشور پهناور

زمانی در تسلط کامل کمپانی هند شرقی قرار گرفت که دولت پرتغال جزیره

بمبئی را به چارلز دوم پادشاه انگلیس هدیه کرد. چه بسا هم این موضوع

یکی از عامل‌های انگیزشی امام قلی برای خاتمه دادن به حدود ۱۱۸

سال (از ۹۱۳-۱۰۳۱) اشغال جزایر ایرانی و تنگه هرمز محسوب می‌شد

که در کنار پاسداشت تمامیت ارضی مطرح بود.

نقشه موسوم به نام هرودت


یکی از راههای اثبات نام خلیج فارس، نقشه هایی مانند نمونه بالاست

که دریای احمر فعلی را خلیج عربی خوانده است؛ به نقشه های بالا دقت کنید

تا از تکرار نام خلیج عربی برای دریای احمر در غرب عربستان شگفت زده شوید!

جنگ بازپس گیری تنگه به این صورت آغاز شد که ابتدا به دستور امام قلی خان

و بر طبق نقشه قبلی، خروج آب شیرین و آذوقه از قشم به مقصد هرمز ممنوع شد

و عامل امیر هرمز در طرف دیگر خلیج فارس هم به تحریک امام قلی علیه پرتغالی‌ها

شورش کرد و مانع ارسال آب و آذوغه شد. بدین ترتیب امام قلی در قدم بعدی از

پرتغالی‌های مقیم جزیره هرمز خواست که به رسم گذشته، خراج خان لار را بپردازند

و مخالفت شدید ایشان با این درخواست و دست درازی به قشم برای رسیدن به آب،

‌‌‌ همان بهانه بود که برای لشکر کشی به هرمز لازم بود؛ جزیره‌ای با موقعیت

فوق العاده استراتژیک که با یک قلعه مستحکم محافظت می‌شد و حاکمیت

بر آن مترادف بود با تصاحب امتیازات تنگه.

بدین ترتیب سپاهیان ایرانی که البته از کمک دریایی انگلیسی‌ها هم بهره می‌بردند

موفق شدند که طی یک نبرد سنگین، سرزمین‌های اشغال شده را پس بگیرند و

آخرین پایگاه پرتغالی‌ها در خلیج فارس را در هم بشکنند. با اتمام نبرد، ‌

چند هزار اسیر پرتغالی به انگیس‌ها رسید و اندک غنیمتی که سهم ایشان بود

نیز خریداری شد تا دست انگلیسی‌ها نیز از سواحل شمالی این آبراهه کوتاه شود

و چه بسا جرقه نفوذ در سرزمین‌های جنوبی خلیج فارس و دخالت در اموری

مثل حاکمیت بر جزایر ایرانی از همین جا زده شد.

این جنگ به نتایجی منجر شد که حاکمیت قدرتمند کشورمان بر تنگه هرمز

شاخص‌ترین آن‌ها به شمار می‌آید و شیرینی آن زمانی احساس می‌شود که

با قراردادهای ننگینی چون آخال که منجر به جدایی خوارزم از کشورمان شد، قیاس شود.




این دو تصویر از نقشه‌ای تهیه شده است که متعلق به وزارت نفت عربستان سعودی است؛

با وقایع رخ داده در سالهای اخیر، به نظر نمی‌رسد که این نقشه هنوز در

معرض دید قرار داشته باشد!

از تهدید داخلی تا فرصت خارجی!

اما چند سالی است که روز ملی خلیج فارس از جهاتی مهم‌تر هم شده است

به ویژه زمانی که این موضوع به مناظرات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری هم

کشیده شد و صرف و نحو عربی هم برای توجیه یک اشتباه به چالش کشیده شد

چرا که کم نیستند کسانی که استفاده از نام ناقص خلیج را هم نوعی جعل قلمداد می‌کنند؛

موضوعی که در اعتراضات رسمی کشورمان به سازمان ملل متحد نیز ذکر شده و در

درخواست سازمان ملل از هیات‌های بین المللی نیز با «... از نام کامل

«خلیج فارس» استفاده نمایند...» مورد تاکید قرار گرفته است.



این تابلو هم نشانه‌ای برای تایید نام خلیج عربی برای نقطه‌ای غیر از خلیج فارس است

وگرنه توجیهی برای نام هر دو وجود نخواهد داشت!


با دیدن تصاویری مثل این دو عکس، کارکرد ابزاری مثل اینترنت بیش از پیش به چشم می‌آید!

اتفاقاتی از این دست که غالبا از روی احساسات رخ می‌دهد -و تقریبا در همین

محدوده هیجانی باقی می‌ماند- از این منظر قابل ارزیابی است که مقوله جعل نام

برای بسیاری از مردم جا نیافتاده است؛ ‌ بدین ترتیب‌گاه با طرح دفاع از خلیج فارس

ممکن است که برخی در اختلاف «پارس» و «فارس» تشکیک کنند و ذهنشان

را در مقابل ورود معانی هم ببندند و یا اینکه ممکن است برای تایید و رد

موضوع به یادآوری اسامی باستانی بپردازند و یا تغییر اسامی برخی مناطق

دیگر را پیش بکشند که مثلا چون آن‌ها پذیرفته شده، ما هم باید تغییر نام خلیج فارس را بپذیریم!

این گونه بد دفاع کردن که کم از تخریب ندارند چه بسا نشان دهنده اوج

بی‌تدبیری‌های ما برای دفاع از حقانیتی است که به گواه تاریخ، در نقشه‌های

سراسر دنیا به ثبت رسیده و چه بسا ساده انگاری مغفول مانده است؛

بدین ترتیب که پیگیری‌های قاطع ما در مجامع بین المللی با استناد به اسناد

فراوان می‌تواند منجر به خلق فرصتی بی‌نظیر از تهدیدات موجود شود که هم

حقانیت کشورمان را به اثبات خواهد رساند و هم می‌تواند سند محکمی برای

مقابله با ادعاهای واهی امثال امارات متحده باشد.



اسنادی از این دست را در همه کتابخانه های دنیا می‌توان یافت.

بی گمان این اسناد موجب شده‌ که سازمان ملل متحد بر نام خلیج فارس

صحه بگذارد؛ حتی اگر مانند نمونه آخر خلیج فارس را بندر بصره بنامد و شرق هرمز

را دریای پارس بخواند!

این در حالی است که اجرای طرح‌هایی چون پل خلیج فارس که تنها در حد وعده

مانده نیز می‌تواند که سهم بزرگی در فرصت زایی از این جنجال سازی‌های گسترده

دشمنان ایفا کند و بدین ترتیب و با راه اندازی گردشگری در سایر جزایر

ایرانی خلیج فارس به ویژه ابوموسی، از شیپورهای آن سوی آب به نفع خود

بهره تبلیغاتی ببریم و تا آنجا پیش برویم که با استفاده از مواهب خدادای،

در گردشگری اسلامی سرآمد شده و نام خلیج فارس و جزایر ایرانی را به

زبان سایر ملل جاری‌تر سازیم.

شکایت از افراد، شرکت‌ها و یا حتی مقاماتی که از نام جعلی به

جای خلیج فارس استفاده می‌کنند، می‌تواند شروع خوبی برای خلق فرصت

از تهدید برایمان باشد؛ اگر مسئولین این فرصت را نسوزانند!


این هم نقشه سازمان ملل از جغرافیای امروزی کشورمان (البته فارغ از

چند خراسانی شدن و استان البرز و ریز نکاتی از این قسم) و خلیج فارس




آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: